چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۰۳

شرايط سخت سارا بهرامي

زوم روي بانو سارا

شما سه هفته دلهره داشتيد؟

بله و هر روز هم بيشتر ميشد.

يكي از اهالي تئاتر ميگفت بازيگران تئاتر دلهره ندارند؟

مگر ميشود بازيگر دلهره نداشته باشد.به نظرم همه بازيگران دلهره دارند.

و تصميم نهايي در مورد حضور شما در نقش پروانه چه زماني اتفاق افتاد؟

شايد چند روزي قبل از آغاز تصويربرداري…

حس ميكرديد كه ممكن است كانديداي ديگري هم براي اين نقش اصلي سريال باشد؟ (مكث ميكند)

نميدانم، شايد براي من يك شكل مبارزه داشت. از سويي درگير يك نمايش بودم و درجايي به من گفتند شايد مجبور شوي يكي از دوكار را انتخاب كني! من يك جور تعهد قلبي به نمايش داشتم و نميتوانستم آن را به راحتي كنار بگذارم.

ميدانيد كه تئاتر چه وضعيت وخيمي دارد نه مركز با تو قرارداد ميبندد، نه ميداني وضعيت ماليات چگونه است و…بالاخره كداميك فداي ديگري شد؟

ما دو روز پس از كليد خوردن سريال، نمايش را روي صحنه برديم. شرايط خيلي سخت و نفسگير بود. صبح ساعت ۵ـ۶ آفيش ميشدم، ۹ شب هم در سالن اصلي روي صحنه ميرفتم.و اين به كار شما لطمه نميزند؟به خودم واقعاً لطمه خورد.

گروه راجع به اين مسئله با شما همكاري كرد؟

آقاي جلالي گفتند تو سر نمايش بيا، همزمان يك نفر كنار من تمرين كرد و پس از دو هفته اجرا، جاي ما تغيير كرد… يعني شما ديگر روي صحنه نرفتيد؟ بله، جا به جا شديم. من حدود پانزده، شانزده اجرا همراه گروه بودم، مابقي را بازيگر ديگري اجرا كرد. خيلي شرايط سخت بود. آقاي جلالي واقعاً لطف كردند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.